نویسنده: فلیسین شاله
برگردان: اردشیر نیکپور



 

 اسطوره‌ای از ژاپن

در زمان‌های پیش ماهی‌ای که آن را بیل دریا می‌نامند (از سنگ‌پشتانی است که در خاور دور گوشتش را می‌خورند) مانند امروز دهانی دریده و گشاد نداشت. اما روزی اوزوم (1) به همراه پسر خدا به دریا آمد تا همه‌ی ماهیان به او سوگند وفاداری و فرمانبرداری یاد کنند.
اوزوم همه‌ی جانداران باله‌دار را به یک جا گرد آورد و از آنان پرسید: «آیا حاضرید فرمانبر و بنده‌ی پسر با فر و شکوه خدای آسمان شوید؟»
همه‌ی ماهیان به شنیدن این سخن سر فرود آوردند و قول دادند که از صمیم دل بندگی پسر خدا را بکنند.
لیکن تنها ماهی‌ای که خاموش ماند و لب به سخن نگشود بیل دریایی بود.
اوزوم آسمانی خنجر کوچکش را در هوا تکان داد و گفت: «آه! این هم دهانی که به جواب گفتن باز نمی‌شود!» و آنگاه به یک زخمه‌ی خنجر دهان خطاکار را، که به جواب گفتن باز نشده بود، درید.
دهان بیل دریایی از آن روز گشاد و دریده مانده است.

پی‌نوشت‌:

1. Uzume.

منبع مقاله :
‎‌داستانهای ژاپنی، ترجمه ی اردشیر نیکپور، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول فلیسین، (1383)